اعتمادبه نفس از این احساس نشات می گیرد که ایمان داشته باشیم توانایی انجام بسیاری از کارها را داریم و کمک های ما و کارهایی که انجام می دهیم ارزش و اعتبار دارند. داشتن اعتماد به نفس در زندگی یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت، است که باعث رسیدن به هدف می‌شود.  اگر شما به عنوان مادر یا پدر به کودکتان آموزش‌های لازم را برای روبه‌رو شدن با پستی و بلندی‌های زندگی دهید،آن‌ها بهتر می‌توانند اعتماد به نفس خود را بسازند و خود را باور داشته باشند.اعتماد به نفس جزو مهارت هایی است که والدین باید به فرزندان بیاموزند و کاملا به طرز رفتار و کلام بستگی دارد و کاملا قابل یادگیری است و ارثی نمیباشد.در ادامه 10 کلید طلایی را عنوان میکنیم

1- الگوی خوبی برای کودکتان باشید.

واکنش شما در برخورد با مشکلات در اعتماد به نفس کودکتان تاثیر دارد. به عنوان مثال اگر روزی غذا را سوزاندید، ناامید نشوید و خودتان را سرزنش نکنید زیرا کودکتان این رفتار شما را یاد خواهد گرفت. به جای اینکه عصبانی شوید یا اعتماد به نفس خود را از دست بدهید،اشتباهات و ناامیدی در کارهایتان را به تجربه‌ای برای کل خانواده تبدیل کنید. 
2- عشق بورزید.
کودکمان را در محبت خالصانه غرق کنید و او را با مهربانی در آغوش بگیرید، ببوسید و نوازشش کنید.به او بگویید«هر طوری که باشی دوستت دارم».وقتی کودکتان را صرفنظر از توانایی هایش، مشکلاتش، اخلاقش، یا قدرتش می‌پذیرید، به او بیشترین کمک را می‌کنید.وقتیمی خواهید به او تذکری بدهید ، به او بفهمانید تذکر شما در مورد  رفتارش  است،نه خودش . مثلا، به جای اینکه بگویید «خیلی پسر شرّی هستی. چرا درست نمی‌شی؟ بگویید، «لطفا تو خونه فوتبال بازی نکن. فوتبال بازی بیرون از خونه است».یا به جای این جمله: «تو پسر شیطانی هستی، چرا نمی توانی درست رفتار کنی؟» بگویید: «هل دادن دوستت کار خوبی نیست. ممکن است او آسیب ببیند. لطفا دیگر این کار را انجام نده.»
3- توجه کامل کنید.
زمانی که کودکتان  با شما صحبت می کند، اگر آب دستتان است زمین بگذارید و سر تا پا گوش شوید و تا زمانی که صحبت های او تمام نشده است، صحبت نکنید و در ضمن نخواهید در آن زمان نقش معلم را ایفا کنید و اشتباهات او را اصلاح کنید. با این کار او درمی یابد که چقدر برای او ارزش و احترام قایل هستید.با او ارتباط چشمی برقرار کنید تا متوجه شود به چیزی که می‌گوید گوش می‌دهید. اگر وقتتان کم است، بدون نادیده گرفتن نیازهایش این نکته را به او بگویید «خب همه اتفاقهای  تمرین فوتبال را برام تعریف کن، بعد که تموم شد باید برم شام درست کنم».
 4- احساساتش را بپذیرید.
او نیاز دارد احساس کند که افکارش، احساساتش، خواسته‌ها و نظراتش مهم هستند. به او کمک کنید با نام گذاشتن روی احساساتش با آنها راحت کنار بیاید. بگویید «می‌فهمم ناراحتی، چون نمی‌توانی به آن مهمانی بروی». با پذیرفتن احساساتش بدون قضاوت درباره آنها، به احساسات او اعتبار می‌بخشید و نشان می‌دهید که برای چیزی که می‌خواهد بگوید ارزش قایلید. اگر احساسات خودتان را با او سهیم کنید مثلا اگر بگویید:«من نگران مامان بزرگم. خیلی مریضه»، او هم در بیان احساسات خودش اعتماد به نفس پیدا می‌کند.
5- مقایسه نکنید.
صحبت هایی مانند: «چرا نمی توانی مثل بیتا  خوب باشی؟» به کودک شما این پیغام را القا می کند که او خوب نیست و برای شما ارزش و احترامی ندارد. حتی مقایسه های مثبت مانند: «تو بهترین بازیکن هستی» نیز به روحیه و اعتمادبه نفس کودکان لطمه وارد می کند. باید بدون اینکه او را با دیگران مقایسه کنید – یا او را بالا ببرید و از دیگران بهتر نشان دهیدو یا او را تحقیر کنید، – به او حس ارزشمند بودن بدهید. باید بداند کاری که انجام می دهد بدون قیاس با دیگران درست یا نادرست است.

6- به کودکتان کمک کنید تا توانایی‌های خود را افزایش دهد.

یکی از مهم‌ترین موانع افزایش اعتماد به نفس کودکان، کم ارزش جلوه دادن توانایی‌های آنهاست. اگر کودکتان به اندازه‌ای بزرگ شده که به تنهایی حمام برود، موهایش را بشوید، لباس‌هایش را بپوشد و غذایش را بخورد، به او اجازه دهید تمام این کارها را خودش به تنهایی انجام دهد. اگر شما این کارها را برایش انجام دهید به او اجازه نخواهید داد تا توانایی‌هایش افزایش یابد و او نیز خودش و قابلیت‌هایش را باور نمی‌کند.به او شهامت بدهید، همه کودکان به توجه، تشویق و حمایت افراد موردعلاقه شان، نیاز دارند. به طور مثال: «من به تو ایمان دارم و می دانم موفق می شوی زیرا تلاش های تو را می بینم. به تلاش هایت ادامه بده» شهامت بخشیدن به کودک در خلال انجام کارها باعث می شود تا با توان بیشتری مسوولیت هایش را به انجام برساند.
7- او را تشویق کنید.
تفاوتی بین تحسین و تشویق هست. تحسین پاداش به انجام کار است، در حالی که تشویق پاداش به فرد است («تو تونستی» به جای «من به تو افتخار می‌کنم»). تحسین ممکن است به کودک بفهماند که تنها وقتی «خوب» است که کاری را درست انجام داده باشد. از سوی دیگر، تشویق به رسمیت شناختن تلاش است. گفتنِ «خب بهم بگو بازی چطور بود. دیدمت چطور حمله می‌کردی» مفیدتر از گفتن «تو بهترین بازیکن تیمی» عمل می‌کند. تحسین بیش از اندازه اعتماد به نفس را خدشه دار می‌کند چون فشاری برای انجام کار و نیاز مداومی به تایید دیگران ایجاد می‌کند. بنابراین تحسین را کناری بگذارید و آزادانه او را تشویق کنید؛ این به کودکتان کمک می‌کند تا با احساس خوبی نسبت به خود رشد پیدا کند. 
8- به قانون و محدودیت پایبند باشید.

به کودک خود باید برخی قوانین و محدودیت ها را بیاموزید. به طور مثال، اگر به او گفته اید باید اسنک و میان وعده های خود را در آشپزخانه میل کند، هرگز به او اجازه ندهید با بیسکوئیت یا میوه ای که در دست دارد در اتاق ها رژه برود. هر محدودیتی برای او تعیین می کنید تا انتها به آن پایبند باشید. این رفتار به او می آموزد برخی از قواعد را باید رعایت کرد و همیشه به آنها پایبند بود. خیلی زود هم به آنها عادت می کند و جزوی از وجود او خواهد شد.

9- تجربه کردن را به او بیاموزید.

این شهامت را در وجود کودک خود پرورش دهید تا مسایل جدید را امتحان کند. غذاهای جدید امتحان کند، با افراد جدید دوست شود یا سه چرخه سواری را امتحان کند. به او بیاموزید بدون خطر کردن در زندگی نمی تواند موفق شود. البته میزان این ریسک ها باید کنترل شده و اصطلاحا سالم باشد.

سپس، به او اجازه دهید برای به نتیجه رساندن تلاش های خود سماجت به خرج دهد. به این معنا که همین که دچار ناامیدی شد فورا به کمک او نشتابید. اگر مثلا نمی توانست اسباب بازی خود را درست کند، سریع نگویید من برایت انجام می دهم. این کار به اعتمادبه نفس کودک لطمه می زند.

10-  اشتباهات را به فرصتی برای یادگیری تبدیل کنید.

مشکلات چه کوچک و چه بزرگ همیشه وجود دارند. اما مهم این است که ما چگونه با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم. اگر کودکتان لیوان شیری را ریخت با او طوری برخورد نکنید که احساس کند کار خیلی زشت و وحشتناکی انجام داده است. به جای دعوا کردن به او یاد دهید چگونه شیر را از روی زمین پاک کند. در این صورت آن‌ها یاد می‌گیرند کنترل اوضاع را تحت هر شرایطی به دست بگیرند. اگر کودکان یاد بگیرند که اشتباهشان آخر دنیا نیست در این صورت ترسی از شکست خوردن ندارند و کارهای جدیدی را تجربه می‌کنند.
11- احساس همدردی کنید.
اگر کودکتان خودش را به شکلی ناخوشایند با خواهر برادرها یا همسالانش مقایسه می‌کندمثلا می گوید: «چرا نمی تونم مثل دوستم توپ پرت کنم» ، با او همدردی کنید و بعد روی یکی از توانایی‌هایش تاکید کنید. مثلا بگویید، «آره راست می‌گی. دوستت توپ پرت کن ِ خوبیه. تو هم خیلی تند می‌دوی». این به کودکتان کمک می‌کند متوجه شود که ما همه نقاط قوت و ضعفی داریم و لازم نیست که حتما بی عیب باشد تا احساس خوبی درباره خودش داشته باشد.

دکتر رویا فصیحی

منبع

کلید‌های پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان، نویسنده: گلن استنهاوس. مترجم: ناهید آزادمنش

canadianliving.com

hidoctor.ir